دست نوشته های جلب مریم
دست نوشته های جلب مریم

دست نوشته های جلب مریم

فواید خاله شدن؟؟

نخنددددد.خوب مگه چیه؟لوازم ارایش ندیدی تا حالا. کارای الهه است دیگه. همه لوازم اراشتی!!! منو گذاشته تو کیف خودش و هر چی دیگه به دردش نمیخورده گذاشته تو کیف من. 

 

 توضیحات لازمه: 

برس مو: برس بزرگه منو برده میگه خاله تو موهات خٍْیلی کوتاهه!!!! موها من خْیلییییییییی بزرگه!!! 

گل سر: خدایی گل سر ها رو نگاه کنید. مگه یه ادم واسه اینکه موهاشو ببنده چی میخاد.غیر یه گل سر شکسته!!! اصلا من نمیدونم اینا رو از کجا پیدا کرده. فکر کن چه مدل مویی میشه با این گل سرا رو سرم بست!  دی! 

 رژ: این هیچی توش نیست که داده به من. خیالتون راحت.  

پد: واقعاااااااااااااااااااااا مگه یه صورت چقدر پد میخاد؟؟؟ نصفه بیشتر میخاد؟!(چقدر توقع تون زیاده)!  

مداد:اینا همش مداد رنگی!!!! کار نمیده رو صورت من اخه! 

از سمت چپ: مداد صورتی:مثلا خط لب صورتی!!! اون قرمز هم خط لب قرمز!!! اون تصویر بعدی و من هیچی نمیگم. شما فقط دقت کنید که چه مقدار از مداد از درپوش بیرون.!!!!  

مداد تراش: مداد تراششم که مخصوصصصصص! کیف میکنید.نه؟؟ 

از اونجایی که الهه  علاقه بسیارررررررررررررررررررررررررر شدیدی به تاریدن(تراشیدن) داره  هر دو سر مداد رنگیهاشو تراشیده. در عکس کاملا واضح و مبرهن است! دو تا مداد تراشم برام گذاشته که منم کمکش بتارم .کاش حداقل اون مداد تراش عروسکیاشو برام میزاشت.  

من و فرهادم!!!!!

یه روز از همون روزا؟؟؟ الهه)بچه خواهرم) به دلایلی نامعلوم یک هفته ای صبحها بجای مهدکودک میومد خونه خاله که من باشم!  از قضا همسایه جدیدمونم بنایی داشت.از بس این بچه از من حرف کشید اسم منو الهه رو همون روز اول فهمید.    

یه روز از همون روزا؟الهه رفت تو حیاط بعدم به دلایل بازم نامعلوم(شاید قسمت)!   رفت با همسایمون دوست شد.  

بعد که اومد دیدم جیباش و دستاش پر شکلاته.منم که جو گیرررررررررررررررررر به خواهرم گفتم سهم خالشم داده. چه مرد اقایی. چه درکی! چه فهمی! ماشالا.....   

چند روز بعد دوباره رفت در خونه دوستش که همسایمون باشه. این دفعه که برگشت فقط یه دونه شکلات بهش داده بود.منم که حاضر به قبول شکست عشقی نبودم به خواهرم گفتم:چون اقا فرهاد!!! فهمیده الهه سرما خورده و سرفه میکنه این دفعه فقط سهم خالشو داده!!!   

خواهرمم گفت:البته. حالا اگه میتونی این سهمتو از الهه بگیر!! 

نتیجه گیری: 

عشق من که ندید بود وای به حاله اونا که دید تو دید!!!!! 

اینم عکس الهه با بابابزرگم  

 

جیگرتوووووگاز گاززززززززززززززززز.نترس ریش!!!

مرگه من؟؟؟!!!

سلام.خوبین خواهرا و برادرا؟! دیشب قرار بود من بمیرما! اونوقت شماها عین خیالتون نیست. اصلا انگار نه انگار!!!! هیشکی منو دوست نداره!!!!(پلک. پلک) 

خب لوس بازی بسه: 

دیشب که ما تو خابیم!!!!(بسه٬جنبه داشته باشین).دیشب مثل هر شب یکم قبل از خاب مطالعه کردم و خابیدم.داشتن اذان صبح و میگفتن که دیدم یکی تند تند داره از پله ها میاد بالا. پاهاشو محکم رو پله ها میزاشت بخاطر همین من بیدار شدم. ووووی ی ی ی ی ی ی ی ی 

بعددددش٬نمیگم. ادامه داستان در قسمت بعدی!!!

ادامه مطلب ...

فواید خاله شدن؟؟

امشب میخام فواید خاله شدن و با تصویر براتون بگم که قشنگ درکش کنید.  

این مداد تراش و وقتی بچه بودم خریدم خیلی دوستش داشتم 

   

توسط الهه جونم مدلش کلا به شکل زیر تغییر کرد 

 

فکر کنم تصاویر کاملا گویای مطلب هست.