دست نوشته های جلب مریم
دست نوشته های جلب مریم

دست نوشته های جلب مریم

عروس خجالتی!!!

چند روز پیش خیلی هوا سرد بود. عصری رفتم خونه مادر شوهرم. !!!!!!!!!   پدر شوهرم نبود وقتی اومد از بس هوا سرد بود نشست کنار \بخاری چایی بخوره گرم شه.مادر شوهرم به پدر شوهرم میگفت رفتی آشغالا رو بزاری دم در لباسای رو بند رو هم + (جمع) کن.  


چون هوا خیلی سرد بود پدر شوهرم حالش و نداشت بره بیرون. دقیقه ای یکبار مادر شوهرم به پدر شوهرم میگفت. دو دقیقه بعدش پدر شوهرم به مادر شوهرم میگفت. 


منم که عروس!!  نشسته بودم شبکه پویا میدیدم!!! دریغ از ی تعارف کوچیک!!! پدر شوهرم به مادر شوهرم گفت: حالا اینقدر من به تو میگم تو به من میگی که این عروس   میره کارا رو انجام میده.


منم که  خجالتی!!! گفتم اولا هوا سرده من بیرون نمیرم. دوما این عروس   اگه حالشو داشت آشغالای خونه خودشو میزاشت بیرون!!! کار کاره خودته بابا. پاشو قدت و برم!!! 


خندشون گرفت. مونده بود چی بهم بگه     که نا امیدش کردم!!!!!    

نظرات 8 + ارسال نظر
میشه شفاعتم کنی پسرخاله پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:31 ق.ظ http://shefaaat.blogfa.com/

سلام وبلاگت خیلی جالبه میشه رمزوبفرستی

مرتضی یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 05:48 ب.ظ http://i-morteza.persianblog.ir

ای خدا
عروس هم بود عروسهای قدیم
خدا رو صد هزار بار شکر می کنم که طرف این وبلاگ شما رو نمی خونه وگرنه....

اتفاقا جدیداشون خیلی بهترند. تجربه ثابت کرده!!!!
من که خدا رو شکر تک عروسم وگرنه این روابط مثل الان که گرم و صمیمی نبود که

وای. فک کن پدر شوهرم. نه...........خدا نکنه.

صدف شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:35 ب.ظ

عروس خجالتی کجایی؟ داری ناهار میپزی؟؟ شایدم داری رخت میشوری!!
شایدم داری جاروبرقی میکشی
شایدم .... یا شاید ...خب بیا بگو داری چیکارمیکنی دیگه...

سلام. خوفی؟

ای بابا. بیشتر من تو آشپزخونم تا شاید بلکه شاید یه غذا خوشمزه بپزم. البته شایدددددددددددددددددد

هی صدف مسخره کن. پس فردا که شوهر کردی منم دارم برات. همه کارای خونه رو باید انجام بدب وگرنه شوهرت شلاقت میزنه!!!

اعصاب نداریا

صدف پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:58 ب.ظ


چرا آیا؟؟؟

صدف پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 03:39 ب.ظ

دختر تو خجالت نمیکشی اولا بخاطر اینکه با این سن و سال شبکه پویا میبینی
دوما بخاطر اینکه توروی مادرشوهر وامیستی
آخه عروسم عروسای قدیم... جرات نمیکردن به مادرشوهرشون نگاه کنن تو اون وقت بهشون میگی کار انجام نمیدی. وای وای....

سلام صدفی. چطور مطوری؟

شبکه پویا مگه چشه؟ برا خودم که ندیدم برا کودک درونم دیدم که اونم شاد بشه.!!!!

هر کانالی زدم چیزی نداشت . تازه دست دسی. پت و مت. پلنگ صورتی و..... همشون و دوست دارم.

مادر شوهرم ماه. خانواده همسر از من قطع امید کردن کاری به کارم ندارند!!!!

لبخند بانو پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:52 ب.ظ http://labkhandam.blogsky.com/

من که رمز ندارم

رمز نداری؟ ندادم بهت؟!!!!!!!!!!!!

لبخند بانو پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:51 ب.ظ http://labkhandam.blogsky.com/

سلام مریم خانومی عزیزم
آخی خوش به حال پدر شوهر و مادر شوهرت با این عروس خانوم زرنگشون

سلام دوست قدیمی خودم. خوبی گلم؟
زرنگ!!!!!!!!!!!!!!!

محبوبه پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:19 ب.ظ http://mzm70.blogsky.com

سلام مریم جان خوبی عزیزم؟
خوشبحالت که اینقدر باهاشون راحتی

راستی نمیخوای منو لینک کنی ؟

سلام محبوبه جان. خوبم. شما خوبی گلم؟
خدا رو شکر میکنم که خانواده به این خوبی قسمت من شده....
ایشالا که مشکلات شما هم حل بشه. البته حل شدن مشکل شما نیاز به گذشت زمان داره گلم.

چرا عزیزم. با افتخار لینکت میکنم.ببخشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد