دست نوشته های جلب مریم
دست نوشته های جلب مریم

دست نوشته های جلب مریم

الناز چی...

ممنون از دعاهاتون. الناز از 5 شنبه تب کرد. تب شدیددددد. جمعه صبح رفتیم دکتر که تشخیص نداد متاسفانه. شنبه صبح باز بردیمش پیش ی دکتر گفت آب بدن بچه خیلی کم شده باید سرم بزنه. 

بیچاره اینقد بی حال شده بود که رو دستمون بود نا نداشت چشماشو باز کنه گریه کنه.بمیرم برات. خلاصه سرم هم فایده نداشت و کار به بیمارستان کشید و تشخیص دادن ویروس گرفته. 

ار روز شنبه این بچه اروم و قرار نداشت همش ناله میکرد. اینقد الناز مظلوم بخدا. در شرایط عادی صداش در نمیاد. حتی وقتی از خواب بیدار میشه اصلا گریه نمیکنه ما نمیفهمیم کی بیدار شده این بچه. خودش با دست و پاهاش بازی میکنه تا وقتی یکی بیاد سراغش..... 

خلاصه این بچه از شنبه تا چهار شنبه فقط ناله میکرد. جیگرم خون شد این بچه رو دیدم. مدام میومدن ازش خون میگرفتن. دست و پاهاش خونی. سرم وصل کردن به بچه هم که دیگه نگو. نفسش بالا نمیمومد. هر روزم باید جای سرم بچه رو عوض میکردم چون رگ بچه نازک. 

خیر نبینن پرستارا. ی سرم میکردن تو پای بچه و روش کلی چسب و آتل. اصلا نفهمیدن سرم میره زیر پوست و تو رگ نمیره. هی میدیدیم بچه اروم نمیگیره. مدام گریه میکنه. بیچاره درد داشته. اینقد گریه میکرد تا خابش ببره. چقدر این بچه زجر کشیدددددد. خواهرم که بیچاره همش بالا سر بچش بود و زجر کشیدنش و میدید. 

 

الهی شکر بهد 5 روز تبش اومد پایین و مرخصش کردن. بچه تو این 5 روز فقط سرم بهش وصل یود. آب شد الناز. تبش خوب شده ولی معذرت میخام تا 10 روز اسهالش همچنان ادامه داره....هیچی هم نمیخوره. 

 

هفته خیلی بدی بود..... نوشتم که وقتی الناز بزرگ شد بدونه  چقدر مامانش و بقیه گریه کردیم و غصه خوردیم. بچه که همین جوری بزرگ نمیشه. پیر میکنه ادمو..... 

 

متاسفانه زندایی سعیدم هم سرطان گرفته. برای شفاش ی حمد شفا بخونید.....خدایا امتحانات خیلی سخته. ی کمکی راهنمایی چیزی.....

نظرات 7 + ارسال نظر
صدف سه‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 04:57 ب.ظ

کوشی مامان پسرک ؟؟؟

مامان پسرک منتظر پسری بیاد و با اومدنش ی دنیای جدیدی باز بشه.برام دعا کن صدف

بلورین سه‌شنبه 18 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 02:16 ب.ظ http:// boloorin.blogsky.com

سلام مریم جون...
خدار شکر که بهتره...انشاءالله بهتر از اینم بشه...بله بچه سختی داره تا بزرگ بشه پدر و مادرشو پیر میکنه...
ایشالا که بچه تو سالم باشه همیشه...در چه حالی؟ پسر کوچولوت خوبه؟

سلام عزیزم. خوبی؟
خدا رو شکر.ایشالا عزیزم. تو خوبی؟ دخمرچیت خوبه؟ شما تا کی وقت دارین؟
بله.کاملا درست میگی شما. پیر میکنه ادمو.
ایشالا که خوبه. خبر ازش ندارم. تو چی؟

مرتضی پنج‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 08:06 ب.ظ http://i-morteza.persianblog.ir

ایشالا که تا الان دیگه حال الناز خانم دیگه خوب شده باشه و در کنار بابا و مامانش در صحت و سلامت به سر ببره.
از صمیم قلبم برای شفای تمام بیماران دعا می کنم.
بیشتر از همیشه مراقب خودتون و سلامتی تون باشید آبجی خانم خوب و مهربانم.

خدا رو شکر خوب شده.ممنون.
دعا کن. خیلی دعا کن.ووویییییییییییییی
باشه.چشم.ممنون.

مدیر مرکز پنج‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 02:06 ب.ظ http://www.merry.blogsky.com/

جگرها خون شود تا یک پسر مثل پدر گردد...
ماها هیچوقت درک واقعی از زحمات پدر مادرامون پیدا نخاهیم کرد...
خدا حفظشون کنه و ماهارو هم حفظ کنه(که زبون شکر و قدر دانی داشته باشیم)

الهی امین.ممنون از دعای قشنگت.

صدف سه‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 11:09 ق.ظ

الهههههههی دلم کباب شد وقتی خوندم

پرستار که نیستن بعضیاشون . قاتل جونن بخدا ....

میفهمم چی کشیدین این مدت . خیلیییییییی سخته . ایشالا که دیگه تا آخر عمر فقط برای زایمان گل پسر تو پاتون به بیمارستان باز شه و دیگه هیچ وقت طرف بیمارستان هم نرین چه برسه تو خود بیمارستان .

الان کامل خوب شده النازی ؟؟

واقعا روز به روز داره امتحانای خدا سخت تر میشه . ببین میتونی از یه جا پاسخ سوالارو پیدا کنی . هزینه اش مهم نیست بهم خبر بده

قربون دل چید برم من.
بمیرن. ادم تو بیمارستان افسردگی میگیره باور کن.
ایشالا.ووویییییییییییییییییییییی صدف جونم. من خیلی میترسم.
بله خوب شده خدا رو شکر.
بابا پولدارررر. راستی رمزتو بهم بده صدف

سحر شنبه 8 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 09:19 ق.ظ

سلام
خدا رو شکر که حال بچه بهتر شده.
یکمی هم به فکر خودت باش. واسه بچت خوب نیس انقد حرص بخوری.
ممنون که مارو از نگرانی درآوردی.

وای چه روزای بدی بود. باورت میشه فکر کردن حتی واسه یک لحظه به اون روزا داغونم میکنه.
خواهش میکنم. من عاشق نگران کردنتم!!!!!

M*T جمعه 7 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 06:49 ب.ظ


سلام.خیلی ناراحت شدم ایشالا زودتر خوب بشه.مراقب خودت باش یه موقع بهت فشار نیاد.این یه ماهو کمتر غصه بخور و کمتر کار کن.خدا همه ی مریضارو شفا بده دوست عزیزم

سلام ام تی جون. خوبی گلم؟
زنگ زدم به ام اچ. نبودش دانشگاه بود. داره ارشد میخونه.
کوچولوتون خوبه؟
فدای مهربونیات دوست جونم.الهی امین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد