این روزا درگیر خونه تکونی ام. امروز که حسابی حموم و تمیز کردم و برق انداختم. بعدم ی پتو شستم و به زور انداختمش رو صندلی حموم که آبش بره و عصری سعید پهن کنه رو بند.
بعدشم رفتم سراغ جعبه های آشپزخونه و هر چی قاشق چنگال و دستگیره و سفره و ... شستم و با دستمال خشک کردم و مرتب چیدمشوون تو جعبه ها. بعدم دیگه خسته شدم.
سر انگشتام دیگه جون نداشت. یکم دراز کشیدم خستگیم در بره تا چشمام گرم شد این همسایه بغلی چکش و گذاشته بود به دیوار و .... منم خسته. خلاصه نشد که نشد بخابیم.
قراره ان شا الله نینی خواهرم تا یکی دو هفته دیگه بدنیا بیاد. اونوقت دیگه حسابی سرم بند میشه و خاله خاله میکنم.
سلام خانوم خسته نباشی گلم.
سلام عزیزم. سلامت باشی گلم
سلاممممممم مریم خانممممممم
خسته نباشی خانم خانه دار
نی نی خاهرت ؟ تا یکی دوهفته ؟؟ ایوووول بابا خاله به توان دو
بدو بیا بگو ببینم دختره یا پسر؟؟ اسمش چیه؟؟ عکسشو به محض تولد باید بذاری تو وبلاگاااااا گفته باشم
سلام صدف جونم. خوبی؟
سلامت باشی عزیزمممممممممم دیگه پاهام جون ندارن از بس این دو سه روز راه رفتم و شستم و سابیدم!!!
دعا کن ایشالا به خوبی دنیا بیاد.
عزیزم به پست نینی تو نینی مراجعه کن.یادت رفته صدف؟
آورین به تو که شروع کردی...من هنوز هیچ کاری نکردم...گرچه من که خیلی کارم سنگین نیست ولی بازم خونه نیاز داره به تمیزی....
اگه خدا بخاد داره تموم میشه. هنوز اتاق خواب مونده. شما که تازه اسباب کشی کردین. خونت تمیزه گلم. ی گرد گیری بکن و تموم
اول از همه قدم نورسیده پیشاپیش مبارک باشه عزیزم
وام من انقدر دوست دارم خونه بسابمو گرد گیری کنم. تا ی ذره کار میکنم سریع دست درد و کتف درد میگیرم از طرفی هم اصلا وقت ندارم
قدر لحظه لحظه هاتو بدون خانم
ممنون گلم.
منم از تمیزی خوشم میاد. ولی دیگه پا نمونده برام. پاهام بی حس شدن. خب ما گناه داریم اذیت میشیم این همه کار و بکنیم.
آخی.مواظب سلامتیت باش خانومی.