دست نوشته های جلب مریم
دست نوشته های جلب مریم

دست نوشته های جلب مریم

دندان عقل و شعور..!!!

سلام. خوبین؟ خوشین؟ 

امروز قرار برم دندون عقل و شعورم!! و بکشم.  از وقتی نوبت دکتر گرفتم دیگه خواب و خوراک ندارم. اینقدر میترسم که............... 

از صبح تاالان هر چی اهنگ همه چی ارومه رو میزارم فایده نداره. به این نتیجه رسیدم که تلقینم اثری نداره. دیشب به مامانم میگم مامانی من فردا که صبح تا ظهر تنهام میشینم گریه میکنم. وقت نمیکنم نهار بدرستم. میگه: تو نهار و بپز بعد بشین گریه کن عزیزم (ای مهربونممممممممممممممممممممممم)!!!!!!!!!!    

به بابام میگم حداقل یکدومتون بیاین دنبال من. میگه چشم. من و مامان میام تو مطب به محض اینکه جیغ زدی کلی بهت میخندیم.  (ای مهربونمممممممممممممممممم)   

نمیدونم چرا باورشون نمیشه من میترسم.  کاش بچه بودم جیغا دنیا رو میزدم   کسی هم کاریم نداشت. به دوستم گفتم میترسم. گفت نترس مثل کارتونا که نیست دندونتو ببندن پشت ماشین و بکشند!!!!!!!!!!!  

همش تصور میکنم وقتی میرم دکی جون پاشو میزاره رو گردنم که سرم نیاد بالا و بعد.............. 

نتیجه گیری: 

وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو ییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

خدایا میدونی که چقدر میترسم منو در یاب.

نظرات 9 + ارسال نظر
مریمانه جمعه 17 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:33 ب.ظ http://maryam-tak.blogfa.com

منم فردا دارم. یکی نیست منو یاری کنه؟

سلام.

چی داری؟ امتحان؟
ایشالا موفق باشی عزیزمممممممممممم.خدا کمکت کنه

احسان دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 05:17 ب.ظ http://ehsan12.blogsky.com


آخییییییییییی
درد داشت. نه؟

سلام.چطوری؟

. اره خیلییییییییییییییییییییییییییییییی

مسی شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:57 ب.ظ http://masihane2009.blogfa.com/

سلام مریم عزیز
اصلا و ابدا نترس که نه درد داره و نه ترس.
منم کشیدم.
اتفاقا در موردش نوشتم.
بعد از کشیدنش اینقدر آروم و خوبی که نگو.
یه بی حسی می زنه که اصلا متوجه نمیشی.
من چشامو یه لحظه بستم و تا سه شمردم. وقتی باز کردم دندونم نبود و درد نداشتم.
موفق باشی خانومی

سلام عزیزم. حالت خوبه؟
خوش اومدی دوست جدیدم
من فکر میکردم خیلی درد داشته باشه ولی دردش کمتر از ترسی بود که داشتم.

اخه دندونم شکسته بود بخاطر همین میترسیدم. بی حسیشم خیلی بد زد ولی دیگه چاره ای نداشتم تحمل کردم

مرسی از همدلیت عزیزم

درودگر شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:40 ق.ظ http://kalafam.blogfa.com

سلام

خبر میدادی چی شد کشیدی ؟

سلامم.چطوری؟

خبر دادم دیگه. تو وبم نوشتم.

اره کشیدم. زیاد درد نداشت

ام تی شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:33 ق.ظ

الهی دورت بگردم من جیگلم میگفتی خودم بیام بوس

سلام عزیزممممممممممممممممممممممممممم.خوبی؟

مرسی گلمممممممممممممممممممم. خدا نکنه مهربونم.
منم بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسط

مرتضی چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:56 ق.ظ http://i-morteza.persianblog.ir

سلام.بالاخره چی شد.جیغ زدید یا نه! حتما" کلی درد کشیدید و به آقای دکتر رکیک ترین حرفها رو زدید البته توی دلتون!

سلام چطورییییییییییییییییییی؟

نع جیغ نزدم. من تصور میکردم خیلی درد داشته باشه. اما زیاد درد نداشت خدا رو شکر. اما بعدش که از سری در اومد شدید درد گرفت.

نخیرشم. اتفاقنشم خانوم دکتره خیلی مهربون بود.

سحر دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 05:05 ب.ظ

سلام
دقیقاْ منم هفته پیش درگیر دندونم بودم. تازه قسمت اولشو طی کردم. دوباره باید واسه عصب کشی برم. خوصله ندارم. یه جورایی می ترسم.
الان می دنم چه حسی داری.

سلام سحر جونم. حالت خوبه دوست جونم؟

اخییییییییییییییییییییییی.. البته منم از این دندونا زیاد دارم ولی گذاشتم تا درست به عصب برسه بعد برم بدرستم چون الان به خودی خود نمیرم

نترس من باهاتم!!!!!!!!!!!!!

بهارین دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:51 ب.ظ http://baharin.blogsky.com

سلام مریم گلم
آخی منم مثل تو بودم ولی همین که بی حسی میزنه (درد هم نداره آمپول بیحسی) دیگه متوجه نمیشی دکی چکار میکنه...مطمئن باش ترس نداره
دفعه اول میترسیدم ولی واسه دفعه دوم که دندون دیگه ام و میخواستم بکشم با ذوق رفتم تو مطب دکتر

سلام بهار زندگی ام!
حالت خوبه عزیزم؟

کشیدمش. خیلی میترسیدم ولی دردش کمتر از ترسم بود. خدا رو شکر دکی مهربون بود باهام. بهم شوکول داد!!!!!!!!!!!!!!!!!! شمارشم داد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

نه دیگه تا این حد بهارینم؟ دندون کشیدن ذوق و شوق نداره فدات شم

زیر خط سکوت چهارشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:45 ق.ظ http://www.sukut.blosky.com

سلام خیلی باحالی نترس فکر می کنی درد داره منم مثل تو بودم فقط برو دکتری که صبر داره هر وقت ترسیدی دیگه کار نکنه و هر وقت گفتی دوباره شروع کنه خیلی آروم تر می شی بعدم دست یکی رو بگیر اونم جواب میده

سلام. خوبی؟
فکر نمیکنم الان مطمئنم درد داره.. دکتر مهربون از کجا گیر بیارم اخه؟ دوستم میگفت من دست و پا میزدم و دکتره میگفته یکم دیگه تحمل کن. ووووویییییییییییییییییییییییی

عزیزم مهربونتر از مامان بابا کی و گیر بیارم ببرم دنبال خودم؟ مامانی که مدرسست بابایی هم سر کار. خودم و خودممم.

تو نمیای؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد