دست نوشته های جلب مریم
دست نوشته های جلب مریم

دست نوشته های جلب مریم

مریم پرستار شجاع!!!

سلام به همه دوست جونیای خوبم. خوبین؟ پیشاپیش عیدتون مبارک. ایشالا سال خوبی داشته باشین. 

بالاخره نینی ما هم دنیا اومد. 16 اسفند یعنی روز جمعه ساعت 10 صبح بطور مصنوعی!!!!(یعنی سزارین) دنیا اومد. اینم عکس بهاره خاله. قربونش بره خاله. اگه فرصت کنم ی عکس با چشمای بازشو برتون میزارم. البته عکساش تو دوربین و من همین عکس و دارم.  

 

چون مامانم خسته میشد که از صبح تا شب بمونه تو بیمارستان. من چند ساعتی رفتم پیش خواهرم. من که میگم یعنی من!!! من که خون ببینم فشارم میفته. و همینم شد. وقتی رفتم فشارم افتاد. خواهر بدبختم نباید تا شب چیزی میخورد منم به دلیل افت فشار مدام موز و شیرینی گز و میوه و .. میخوردم. 

از بس من آه و ناله و چیزای دیگه دیدم و شنیدم حسابی روحیه ام تقویت شد برای بچه دار شدن خودم!!!!!! باورتون نمیشه ولی دلم میخاست بشینم زار زار گریه کنم به حال این مادرا که نفس نداشتن ناله کنند. 

ولی ی زایمان طبیعی بود خیلی ریلکس بود فقط هر از گاهی میگفت آخ دلم!!! بعدم با رضایت خودشون رفتند خونه!!! دختره 18 سالش بود. نمیدونم مال کجا بودن. شوهرش اینقد بامزه کت و شلوار پوشیده بود کروات زده بود. دسته گلم خریده بود.فیلم بردار آورده بودن!!! 

بعدم که خانومش اومد دست تو دست هم خوش و خرم و پلک زنان یواش یواش رفتند. بچشونم دست مادر دختره بود و پشت سرشون با فاصله میومد. انگار نه انگار این دختر سه ساعت پیش زایمان کرده. 

رفتم پیش خواهرم دیدم لباش خشک شده بودن جون نداشت نفس بکشه چه برسه بخاد برا شوهرش پلک بزنه!!!! 

کلی تجربه دار شدم ولی خدایی خیلی وحشتناکه. بیخود نیست میگند بهشت زیر پای مادران است.

نظرات 5 + ارسال نظر
زهرا چهارشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 03:32 ب.ظ

سلام پرستار خانوم.انشاالله قسمت خودت خواهر گلت بیاد بشه پرستارت.خدا شکر که نینیش سالم به دنیا اومد.

سلام زنداداش. خوبی گلم؟ من دیگه تجربه دار شدم خاستی بری رو من حساب کن. من میتونممممممممممممممممممممم.
آب قندم برا بچه بلدم درست کنما
ایشالا خدا نینی شما هم سالم و به خوبی دنیا بیاد و من دوباره خوشحال بشم.

سعیده یکشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 04:48 ب.ظ http://tmesletanhayi.blogsky.com/

منم وقتی خواهرم زایمان کرد به این نکته پی بردم

واقعا خیلی سخته

آلیس شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 01:35 ب.ظ

یعنی کلا اومدی این پستا بذاریو دل مردمو خالی کنی دختر جان
قدم نورسیده مبارک باشه عزیزم
انشالا با شادی تمام زیر سایه پدر مادرشون بزرگ بشن.

عزیزم دلت قرص باشه. ایشالا شما جزو زایمان طبیعی ها هستین. مثل همین دختر 18 ساله پلک زنان خوش و خرم از اتاق عمل میاند بیرون.
فدات شم. ممنون گلم

محبوبه پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 10:28 ق.ظ

قدم نو رسیده مبارک عید تو هم پیشاپیش مبارک
واقعا زایمان طبیعی خیلی بهتره

ممنون گلم. عید شما هم پیشاپیش مبارک. سال خوبی داشته باشی خانومی.
موافقم.

صدف چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 08:31 ب.ظ

اییییییی جانممممممممم چقد خوشگله این دخملتون
ماشالاااااااا خدا حفظش کنه

الهه و بهاره خیلی خوبه که دختر شد حسابی همدم الهه میشه .....

چه کسی هم فرستادن برای پرستاری . ولی خودتو لوس نکن من میخام خاله بشم سریعتر ....

چشمات خوشگل میبینن عزیزم.
ممنون. سلامت باشید.
واقعا همینطور که میگی. من چقدر به درد خواهرم خوردم.
اوا. مگه چمه؟!!! یکم یکم عادت کردم.
خب برو به مروارید بگو. چرا به من میگی؟!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد